Wednesday, November 21, 2012

آن روزها که به تاخت می رفتم هم غمناک بودند. آن روزها هم عشق باران و بوی باران را انگار از پدرم به ارث برده بودند. آن روزها هم گاهی -نه، اغلب- سرم را به دیوار دلم تکیه می‌دادم و از درد و سیاهی و کاکل خونین برادری چشمانم پر می‌شد. 
آن روزها هم انگار همین خاکستری رنگ بود. کلاس چهارم. آن روزهای «باز باران با ترانه» را می‌گویم ...

No comments: