Wednesday, April 11, 2007

کی بود و چگونه بود؟



نمی تونم،

یعنی نتونستم خودم رو راضی کنم که به صف دراز منتظران "اخراجی ها" بپیوندم... یعنی راستش نمی‌تونم فراموش کنم همه‌ی کینه‌ای که از این قشر در دل دارم و حالا به خاطر دیدن یک مشت لودگی، به جیب این آدمها کرور کرور پول بریزم... چرا ببینم؟ چون نمایشش با فیلمها و تصورات خشنی که از جنگ و جبهه داشته‌ایم فرق دارد؟ و حالا ما بهای این تفاوت رو بپردازیم که شاید دلمان از خندیدن به این لودگی‌ها خنک شود.

نه من نمی‌توانم...

من هر کاری هم بکنم یادم نمی‌رود 18 تیر 78 را. دلم هنوز برای عزت ابراهیم‌نژاد ریش ریش می‌شود و برای یاحسین و یا زهرا گفتنِ این تازه کارگردان اخراجی بدجوری می‌گیرد...

من هر کاری هم بکنم روزنامه یا نمی‌دانم هفته نامه‌ی "شلمچه" و جنجالهای پوشالی‌اش را یادم نمی‌رود؛ من هر کاری هم بکنم توهین‌ها و تحقیرهایش به خودم، مادرم، پدرم، برادرم و دوستم را نمی‌توانم در جیب بغلم بگذارم و بروم در سینما لم بدهم، فیلم ببینم و یاد "آزادی" از دست رفته‌ام (سینما آزادی را می گویم!) نیفتم که این قماش به آتشش کشیدند و به زیر تیغش بردند...

آقای کارگردااااااان! پس "فضای ارزش"تان چه شد که آن همه برایش سنگ به سینه می‌زدید؟ موتورتان؟! زنجیرتان؟! الان بسیار هوشمندانه‌تر است که از بوم و دوربین استفاده کنید که به قول خودتان راست(یا به زعم شما ماست) و چپ را بگذارید و شاید خودتان را بیش و از راه دیگر مطرح کنید؟!

خوبه موفق باشید! ولی من تن نخواهم داد و هر جا هم می‌روم جای باتومتان را نشان خواهم داد که آنها هم که رفته‌اند و خندیده‌اند از دلشان دربیاید!

برای معروف شدنِ بیشترش باشد یا نه، من که از اینکه سی‌دی فیلم اخراجی‌ها در بازار پخش شده حال می‌کنم! به هر حال از فروش بیشترش می‌کاهد و جنبه‌ی تبلیغاتی آماری‌اش را پایین می‌آورد!



2 comments:

Anonymous said...

soalie ke baraye man ham ijad shode, chetor mardome ma inghadr faramooshkaar shodan, ya shayad aslan chizi nemidoonan! ... yani migi too in hame saal esme in agha ro hata nashnidan? inghadr az ounche dar atrafeshoon migzare bi etela'an? bi etela ya bikhial?! yaade entekhabaato jedaale tasvirie aghayoon mioftam ... aaaaaah ke in rooza adam delesh vase Atyeye akas bashie Nasereddin shaah va vaseye Atieyeye bineshe hamshahriane sohraab badjoori migire ...
mesle to vaghti CDsho too khoone negah mikardam hamzaman be yek rish va chand chize dige hesabi mikhandidam ;)

. said...

"در 18 تير 1378، عزت را شبانه و تک وتنها به گوشه اي کشاندي و با ضربات چاقو، زنجير خودت و دوستانت عزت را از پا درآوردي و در نهايت با تير خلاص مهدي صفري تبار پسر امام جمعه اسلامشهر (فرمانده سپاه ) که در شقيقه و چشم چپ عزت وارد کرد او را از پاي در آورديد... هر چند که ما تک وتنها بوديم و هستيم و زورمان نرسيد که شما را به پرونده دادگاه 18 تير بکشانيم ولي مطمئن باش خداوند تو را به دادگاه خودش خواهد کشيد و ديگر آنجا نه رهبري هست و نه سپاهي و نه ديگر کسي که تو را تبرئه کند." بخشی از نامه خانواده ابراهیم نژاد به ده نمکی