و چوب خطي ديگر كه از زندگي من خط مي خورد ...
و اميد ...
و روزهايي كه حتي به سختي مي توان نفس كشيد ...
صورتگر نام خیابانی است کوچک در مرکز شهر شیراز و نیز به کسانی می گفتند که صورت(ظاهر) جهان را به تصویر می کشیدند.
چطور ممكنه دو نفر انقدر شبيه هم باشن؟
حرف زدنشون، راه رفتنشون، هيكلشون و حتي قيافه شون؟
يك جور و يك رنگ ماشين هم داشته باشن؟
تمام مدت مبهوت بودم. با آدم تازه اي حرف مي زدم كه سالها بود مي شناختم... چيزي نمونده بود از تعجب بميرم! آينده اش بود. فقط چند سال اختلاف داشت...